ديدارناپدري منجر به جدايي زن شد
تاریخ خبر : سه شنبه 28 بهمن 1393ديدارناپدري منجر به جدايي زن شد
به گزارش ايرنا،مرد جوان در خصوص علت درخواست خود به قاضي گفت: آقاي قاضي يک سال پيش با همسرم آشنا شدم. او به خاطر اختلافاتي که با ناپدرياش داشت بيشتر وقتها به خانه خاله يا مادربزرگش ميرفت. پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و مادرش دو سال بود که با مرد ديگري ازدواج کرده بود. وقتي شرايط زندگيش را برايم تعريف کرد دلم به حالش سوخت. چون ناپدرياش خيلي او را اذيت کرده بود. وقتي با هم ازدواج کرديم به من قول داد که هرگزبه تنهايي به خانه مادرش نرود. چون من اصلا احساس خوبي نسبت به اين مرد ندارم و رفتارهايش عجيب است.
وي ادامه داد:روز اول همسرم به من قول داد که هيچ وقت به تنهايي به خانه آنها نميرود و اگر دوست داشت مادرش را ببيند من نيز همراش ميروم اما چند وقت پيش بدون اينکه از من اجازه بگيرد به خانه آنها رفت و وقتي اين موضوع را شنيدم خيلي عصباني شدم و با هم درگيرشديم، اما اشتباه او بازم تکرار شد و هفته پيش بدون اينکه به من بگويد به خانه آنها رفت.
زن جوان نيز به قاضي گفت: آقاي قاضي اين مرد بيماري بدبيني دارد. درست است که من به او اعتماد کردم و حرفهايي که در دلم سنگيني ميکرد را به او گفتم اما دليل نميشود که او از اعتماد من سوء استفاده کند. مگر من زنداني هستم که بايد براي ديدن مادرم از او اجازه بگيريم.
وي افزود:من اوايل زندگي همراه او به ديدن مادرم ميرفتم اما چند وقت پيش با من تماس گرفت و درحاليکه گريه ميکرد از من خواست که به خانهاش بروم اما وقتي شوهرم از سرکار برگشت و اين موضوع رامتوجه شد مرا به باد کتک گرفت. ديگر خسته شدم از اين وضعيت جرات نميکنم به مادرم هم حرفي بزنم. ما هر روز با هم دعوا داريم ادامه اين زندگي بيفايده است و بايد جدا شويم چون ديگر علاقهاي به ادامه زندگي با اين مرد را ندارم.
قاضي وقتي اصرار اين زوج را براي طلاق ديد حکم طلاق توافقي را صادر کرد.
دسته بندی محصولات