کلاهبرداري عجيب با استفاده از پيامک تبليغاتي
دسته صفحه: خبرحوادث ایران و جهانکلاهبرداري عجيب با استفاده از پيامک تبليغاتي
کلاهبرداري عجيب با استفاده از پيامک تبليغاتي
روزنامه ايران نوشت:
دسترسي يک شياد به پيامک‌هاي پنل(بسته ) تبليغاتي کافي بود تا مرد ساده‌لوحي گرفتار شود. فروشنده موتور پس از دريافت پيامک واريز پول فروش موتور به حسابش گمان مي‌کرد مشتري‌اش مرد خوش‌حسابي است غافل از اينکه چه کلاه گشادي سرش رفته است.
اين مرد وقتي روبه روي بازپرس شعبه دوم دادسراي جرايم رايانه‌اي قرار گرفت، گفت: اوايل آبان‌ماه سال جاري بود که موتورسيکلتم را براي فروش در يکي از روزنامه‌ها آگهي دادم، چند روز بعد فردي با تلفن همراهم تماس گرفت و خواست از نزديک موتور را وارسي کند و در صورت تمايل به‌صورت نقدي آن را بخرد. وقتي با «محمد» قرار گذاشتم او از موتور خوشش آمد و خواستار خريد شد، سپس پولي را به عنوان پيش‌پرداخت به من داد و با گرفتن شماره حسابم گفت بقيه را به صورت اينترنتي به حسابم واريز مي‌کند. همان شب شش ميليون تومان در دو مرحله به حسابم واريز شد، من که خوشحال بودم به اين سرعت براي موتورم مشتري پيدا شده به پيامک توجهي نکردم که مطمئن شوم اين پيام از سوي بانک است يا جعلي؟! به همين خاطر وقتي محمد براي تحويل موتور نزدم آمد آن را به او دادم و فرداي آن روز وقتي به عابر بانک رفتم تا موجودي حسابم را بگيرم در کمال ناباوري دريافتم هيچ پولي به حسابم واريز نشده است و بعد از آن هرچه به محمد زنگ مي‌زنم تلفنش را جواب نمي‌دهد.
با اظهارات مالباخته، مأموران براي شناسايي و دستگيري مرد کلاهبردار وارد عمل شدند، آنها با رازگشايي در اين پرونده به تجسس‌هاي ويژه‌اي دست زدند و به سرنخ‌هايي نيز رسيدند.
پليس با استعلام از شرکت مخابراتي به آي‌پي (IP) يک مرد جوان رسيدند.
همزمان با شناسايي اين مرد 17 آبان ماه سال جاري کارآگاهان با ترفندهاي پليسي خريدار موتور را در مجيديه شناسايي و پس از دستگيري، موتورسيکلت را نيز توقيف کردند.
محمد که تصور نمي‌کرد از سوي پليس سايبري شناسايي شود شوکه شد و در بازجويي‌ها لب به اعتراف گشود و گفت: وقتي آگهي فروش موتورسيکلت را در روزنامه ديدم وسوسه شدم تا از اين طريق پولي به جيب بزنم، به همين خاطر اين موضوع را با شوهر خواهرم در ميان گذاشتم. او داراي يک پنل SMS تبليغاتي بود که از آن استفاده مي‌کرد، درباره اين پيامک‌ها با دامادمان صحبت کردم. او شماره‌هايي را روي کاغذ نوشت و از من خواست با پنل به او يک پيام بدهم. بعد از ديدن متن پيامک از او خواستم يک پيام هم به خط خودم بدهد و او قبول کرد و يک متن پيام که از طرف بانک بود برايم فرستاد و سپس از هم جدا شديم. اين مرد ادامه داد: بعد از اين جريان سراغ فروشنده موتور رفتم و خواستم آن را بخرم، به همين خاطر مبلغي را به عنوان پيش پرداخت به او دادم و شماره حساب وي را گرفتم تا پس از واريز کامل پول موتور را تحويل بگيرم. سپس همراه دامادمان پاي عابربانک رفتيم تا با پنل‌هايي که در دست داشتيم چک کنيم چگونه از پيامک بانکي و انتقال حساب استفاده کنيم.
با برداشت از حساب خودمان پيامک به دستمان رسيد و سپس با نوشتن 6 ميليون تومان و ارسال آن يک ساعت مشخص را با پنل هماهنگ کرديم تا براي «مرتضي» فروشنده موتور ارسال شود. بنابراين بعد از ارسال پيامک جعلي سراغ مرتضي رفتم تا موتور را تحويل بگيرم، او که باور کرده بود پيامک واريز پول از سوي بانک است موتور را به من تحويل داد. اين مرد با ابراز پشيماني گفت: من کارمند شهرداري بودم و براي مدتي است بيکار هستم و از روي اجبار چنين کاري را انجام دادم اما بسيار پشيمانم.
با اعترافات اين مرد شياد تحقيقات و بررسي‌هاي پليسي براي دستگيري همدستش آغاز شد. کارآگاهان پس از دستگيري «امير» متوجه شدند اين مرد همان صاحب IP و پنل تبليغاتي است. او پس از دستگيري گفت: من هيچ اطلاعي از فعاليت محمد نداشتم، از آنجايي که کارمند اداره حراست فيزيکي يکي از شرکت‌ها هستم حدود دو سال است که پنل SMS براي اطلاع‌رساني يک شرکت در اختيار من است. در يکي از روزها محمد از من خواست پنل SMSرا به او بدهم و از آنجايي که او برادر زنم بود، نتوانستم مخالفت کنم و به او اطمينان داشتم. من اگر مي‌دانستم او چنين کاري انجام مي‌دهد حتماً با او برخورد ميکردم. وي ادامه داد: درباره اينکه او موتور خريده اطلاع داشتم اما نمي‌دانستم از چه طريقي اقدام به خريد موتور کرده است.
اگر در جريان بودم حتماً با او برخورد ميکردم، من حتي پس از گرفتن پنل از محمد نام کاربري و رمز عبور آن را تغيير دادم.
بنابر اين گزارش، با اعترافات اين دو مرد تحقيقات پليسي براي رسيدگي به اين پرونده و رازگشايي ديگر زواياي آن همچنان ادامه دارد.
http://www.havades.ir/ShowNews.asp?nid=42374
دسته بندی محصولات