سرنوشت مرموز دختري که خانه مادربزرگش را ترک کرد
تاریخ خبر : دوشنبه 22 دی 1393سرنوشت مرموز دختري که خانه مادربزرگش را ترک کرد
سرنوشت مرموز دختري که خانه مادربزرگش را ترک کرد
به گزارش ايران، ساعت 7 بعدازظهر 4 ديماه سالجاري بود که دختربچه 10 ساله آماده شد تا از خانه مادربزرگش در باقرشهر به خانهشان برگردد. «سليمه» پيش از ترک خانه مادربزرگش لباس فرم مدرسهاش را که آبيرنگ با راهراههاي سفيد و مقنعه آبي روشن بود به تن کرد، صورت مادربزرگش را بوسيد و راهي خانهشان در قمصر شد، اما ساعتها گذشت و اين دختر افغان به خانهشان نرسيد.
پدر سليمه که ديد هنوز دخترش به خانه نرسيده همه جا را زير پا گذاشت تا ردي از سليمه بهدست آورد اما هيچکس نميدانست اين دختر کجاست و چه سرنوشتي دارد؟ او حتي تلفنش را جواب نميداد و همين باعث نگراني بيشتر پدر شد. بدين ترتيب با احتمال گمشدن دخترک 10ساله تيمي از مأموران پليس براي بررسي ماجرا وارد عمل شدند و تجسسهاي ميداني خود را آغاز کردند.
کارآگاهان ابتدا پرونده اجساد کودکان ناشناس در پزشکي قانوني را بررسي کردند که هيچ اثري از سليمه در بين آنها نبود و پس از اينکه به سرنخي از دخترک نرسيدند در گام بعدي به بررســـي بيمارستانهـا و بهزيستي پرداختند اما اثري از سليمه نبود.
پليس در شاخه ديگري از تحقيقات به نقطهزني و رديابي خط تلفن همراه سليمه دست زد تا شايد از اين طريق به سرنخي برسد اما اين شاخه نيز به بنبست خورد.
تحقيقات شبانهروزي کارآگاهان براي يافتن سرنخي از سرنوشت دختر کوچولو بينتيجه ماند زيرا کسي از ماجراي مرموز گمشدن سليمه خبري نداشت.
با گذشت بيش از دو هفته پليس موفق به رديابي دختر 10 ساله نشده و خانواده سليمه کوچولو که در شرايط بد روحي و رواني قرار دارند همچنان اميدوارند دخترشان به آغوش خانواده بازگردد.
«عبدالخالق ابراهيمي» پدر سليمه که نگراني امانش را بريده به شوک گفت: به دليل برخي مشکلات با همسرم او به افغانستان رفت و من با دخترم سليمه و علي پسر کوچکترم با هم زندگي ميکنيم. پنجشنبه همان روز نزديک ظهر بود که سليمه گفت ميخواهد به خانه مادربزرگش برود، از آنجايي که دخترم يکبار ديگر با پسرم به تنهايي به آنجا رفته بود خيالم راحت بود که ميتواند به تنهايي برود اما اينبار سليمه با شوق زياد لباس مدرسهاش را پوشيد و راهي خانه مادرم شد. قرار بود تا قبل از تاريکي هوا او به خانه برگردد اما ساعت هشت شد و خبري از سليمه نشد. وقتي با مادرم تماس گرفتم متوجه شدم او دو ساعت پيش از خانه خارج شده است. ترس به جانم افتاده بود هرچه با موبايلش تماس گرفتم جواب نميداد و خط خاموش بود.
از باقرآباد تا قمصر همهجا را به جستوجوي سليمه پرداختم اما هيچکس خبري از دخترم نداشت. تنها اميدم به خداست تا بار ديگر بتوانم دخترم را در آغوش بگيرم و حضورش را کنارم حس کنم. حتي پسر کوچکترم دائم سراغ خواهرش را ميگيرد و من نميدانم چه کنم؟!
وي ادامه داد: سليمه همه شمارهها را بلد بود، صداي هر زنگ تلفني مرا هيجانزده ميکند تا شايد دخترم باشد و صداي او را بشنوم اما هربار نااميدتر از قبل ميشوم.
تحقيقات پليسي براي رديابي اين دختر کوچولو به بنبست خورد و پليس خود را برابر گرههاي کور ميديد. بازپرس پرونده خواستار انتشار عکس سليمه در شوک روزنامه ايران شد تا کساني که سرنخي از سرنوشت دخترک گمشده دارند با شماره 1-88500100 روزنامه ايران تماس بگيرند يا به پليس 110 و پايگاه نهم پليس آگاهي تهران در شهرري مراجعه کنند.
http://havades.ir/ShowNews.asp?nid=42602
دسته بندی محصولات