مرد 75 ساله پس از 70سال برادرانش را پيدا کرد
تاریخ خبر :
پنجشنبه 25 دی 1393
دسته خبر:
خبر اجتماعی
بازدید :
53
مرد 75 ساله پس از 70سال برادرانش را پيدا کرد
مرد 75 ساله پس از 70سال برادرانش را پيدا کرد
مردي که بر اثر اتفاقي ناخواسته ٧٠سال از برادران خود دور بود، آنها را پيدا کرد و اکنون سه برادر کنار يکديگر زندگي ميکنند. برادران «بخشنده» که ساکن مشهد هستند دو روز قبل يکديگر را در فرودگاه اين شهر ملاقات کردند. قدرتالله ٧٦ساله که بزرگترين برادر خانواده است ماجرا را اينگونه شرح ميدهد: «وقتي آن اتفاق رخ داد من ششسال داشتم. نصرتالله يکسال و عزتالله دو سال از من کوچکتر بود. ٧٠سال پيش من و برادرانم همراه مادرمان به تهران رفته بوديم و نصرتالله را در شلوغي بازار گم کرديم. بعداز آن هرچه گشتيم نتوانستيم او را پيدا کنيم من و عزت در اين سالها خيلي دنبال برادر گمشدهمان گشتيم اما فايده نداشت.»
پدر اين خانواده در زمان گمشدن نصرتالله فوت شده بود. بعد از وقوع آن حادثه مادر و دو فرزند ديگرش نااميد از يافتن کودک گمشده به مشهد بازگشتند و به زندگي خود ادامه دادند تا اينکه يک اتفاق بار ديگر سه برادر را کنار هم قرار داد. قدرتالله در اينباره ميگويد: «من و برادر ديگرم که با مادرم به مشهد آمده بوديم در تمام مدت به ياد برادرمان بوديم و سعي خودمان را ميکرديم تا او را پيدا کنيم. در عين حال زندگي خود را ادامه ميداديم من الان ٥٣سال است که در مشهد خياطي ميکنم. در همه اين سالها هر راهي را که به فکرم ميرسيد رفتم تا شايد نصرت را پيدا کنم.»
او ادامه ميدهد: «٢٠سال است هر سه برادر در مشهد زندگي ميکنيم ولي از اين موضوع خبر نداشتيم تا اينکه يک اتفاق بار ديگر ما را بههم رساند. پسر من وکيل دادگستري است او در تربتجام پروندهاي داشت که همان پرونده باعث شد بار ديگر ما سهبرادر به هم برسيم. دختر نصرت کارمند دادگستري تربتجام است. دختر برادرم به طور اتفاقي به پروندهاي برخورد که پسر من وکيل آن بود. دختر نصرت که داستان گمشدن پدرش در خردسالي را ميدانست وقتي با فاميلي «بخشنده» روبهرو شد ماجرا را پيگيري کرد و فهميد اسم پسر من «محمدعلي» است. او ميدانست نام پدربزرگ پدرش نيز همين بود. دختر نصرت هر چه پيش رفت به نقاط مشترک بيشتري رسيد تا اينکه در نهايت پسرم را پيدا و بعد از طريق او با من صحبت کرد و ديد حتي خاطراتي که من از کودکي تعريف ميکنم با خاطراتي که پدرش از دوران کودکي و قبل از گم شدنش تعريف کرده کاملا شبيه هم است. اين شد که اول فرزندان برادرم ما را پيدا کردند و بعد هم مقدمات ملاقات ما سه برادر فراهم شد.» سه برادر اين روزها تمام وقت را با هم ميگذرانند و ميخواهند زمان ازدسترفته را جبران کنند. «نصرتالله» که از پيداکردن خانوادهاش بعد از ٧٠سال بسيار خوشحال است در گفتوگو با «شرق» جزيياتي از زندگياش را شرح داده است:
درباره ماجراي گمشدن توضيح بدهيد.
در پنجسالگي گم شدم و چيز زيادي از آن ايام بهخاطر ندارم. اين مدت پيش خانوادهاي در تهران بودم. افسر خانم (مادرخوانده) مرا در بازار پيدا کرده و به خانه برده بود شوهر او (رضا شعبانينوري) هم مرا مانند فرزند خودش پذيرفت. آنها بودند که در تمام اين مدت به من خوبي کردند.
رابطهتان با پدرخوانده و مادرخوانده چه طور بود؟
رابطه من و آن خانواده خيلي صميمي بود. هر دو آنها فوت شدهاند اما هنوز با فرزندان آنها مثل اعضاي خانواده خودم رفتوآمد داريم.
پدرخوانده و مادرخواندهتان درباره اتفاقي که براي شما رخ داده بود، توضيحي داده بودند؟
خودم چيزهايي يادم هست اما اطلاعات زيادي نيست. نميشود خيلي هم توضيحات داد. آن زمان جنگ جهاني بود و وبا هم شايع شده بود. سالهاي سختي بود که گذشت. مهم اين است که الان کنار برادرانم هستم.
در اين سالها زندگيتان را چهطور گذرانديد؟
افسر خانم و آقا رضا مانند فرزندان خودشان از من نگهداري کردند. بعد که بزرگتر شدم به سينما پلازا رفتم و در آنجا مشغول به کار شدم. بعد هم ازدواج کردم. همسرم بر حسب اتفاق خراساني است. او سه ساله بود که مادر و پدرش را از دست داد و با خواهرانش زندگي ميکرد، اما بعد از ازدواج آنها، به خانه دايياش در تهران آمد. اين طور بود که با هم آشنا شديم و ازدواج کرديم.
چطور شد که به مشهد بازگشتيد؟
بعد از تولد يکي از دخترانم فکر کنم حدود سال٦٠ بود که به مشهد رفتيم و در تمام اين سالها با برادرانم در يک شهر زندگي ميکرديم بدون اينکه هيچکداممان از ماجرا خبر داشته باشيم.
در اين سالها آيا هيچ وقت دنبال خانواده گمشدهتان گشته بوديد؟
بله من همه ماجرا را براي فرزندانم تعريف کرده بودم و همان تعريفهاي من باعث شد خانوادهام را پيدا کنم. علاوه بر آن، من چندبار در روزنامهها آگهي دادم و همهجا را دنبال آنها گشته بودم.
خانه شما با برادرانتان چقدر فاصله دارد؟
با يکي از آنها شايد ٤٠٠متر و با برادر ديگرم ٣/٥کيلومتر.
بعد از آن اتفاق هرگز مادرتان را نديديد؟
نه متاسفانه. دست تقدير من را يکسال دير به برادرانم رساند و اگر زودتر اين اتفاق ميافتاد ميتوانستم مادرم را ببينم. برادرانم ميگويند مادرم تا اواخر عمرش چشم به راه من بود و ميگفت نصرتالله يک روز ميآيد. من بعد ديدن برادرانم به بهشترضا بر سر مزار مادرم رفتم.
[span]17302
برچسب ها :
مرد 75 ساله پس از 70سال برادرانش را پيدا کرد ,
مرد 75 ساله پس از 70سال برادرانش را پيدا کرد