شجاعت دختر جوان در فرار از دام يک شيطان

اين دختر در حالي که خودروي مرد جوان با سرعت در حرکت بود، خود را به بيرون پرتاب کرد. رسيدگي به اين پرونده اواخر دي ماه سال جاري آغاز شد، در آن شب شوم دختر جواني در حالي که پريشان و آشفته بود به کلانتري شرق تهران رفت و از وقوع حادثه وحشتناکي که برايش رخ داده بود پرده برداشت. اين زن وحشت‌زده وقتي در برابر افسر بازجو قرار گرفت، گفت: مديرفروش يک شرکت خصوصي در ميدان خراسان هستم، ساعت 8 شب از شرکت خارج شدم تا به خانه‌مان در خاوران بروم، وقتي در خيابان منتظر آمدن تاکسي بودم همزمان يک خودروي سفيد رنگ جلويم توقف کرد. از آنجا که هميشه ترجيح مي‌دهم در صندلي جلو بنشينم به تصور اينکه خودروي مسافرکش است، در صندلي جلو نشستم و دقايقي بعد راننده آن که مرد جواني بود به حرکت درآمد.

در بين مسير متوجه شدم که به غير از من مسافر ديگري سوار نمي‌کند اما شک نکردم تا اينکه ديدم آرام آرام شيشه‌هاي ماشين را بالا کشيد و وارد يک خيابان فرعي شد، وقتي اعتراض کردم ناگهان تيزي چاقويي را زير گلويم حس کردم. آنجا بود که فهميدم در دام سياه راننده تبهکار گرفتار شده‌ام. التماس کردم که رهايم کند اما بي‌فايده بود، او با خشونت و در حالي که چاقو را زير گلويم قرار داده بود خواست سرم را زير صندلي فرو کنم.

چون شب بود و کسي در اطرافم نبود از شدت ترس سکوت کردم، نيم ساعت بعد خودرو را در يک محل خلوت پارک کرد و با تهديد چاقو خواست تسليم نيت شيطاني وي شوم. با التماس خواستم دست از سرم بردارد و قول دادم با وي دوستي کنم، وقتي باز به حرکت درآمد در فرصتي مناسب در را باز و در حالي که خودرو حرکت مي‌کرد خودم را به بيرون پرتاب کردم.

وقتي در خيابان افسريه بيرون پريدم راننده پا به فرار گذاشت، فقط توانستم شماره پلاک خودرويش را يادداشت کنم.

بنابر اين گزارش با اظهارات تکان دهنده دختر جوان، بازپرس دادسراي ناحيه 27 تهران به تيمي از اداره 16 پليس آگاهي تهران دستور داد به رديابي راننده شيطان صفت بپردازند.